صحبت از سرداری است که آسمانی بود، سردار حاج قاسم سلیمانی، نمونهای از یک انسان خوب. این خوبی را همه میشناسند و برایشان عزیز است. کسی که نه تنها به خاطر سالها تلاش در مبارزه در میدانهای سخت جنگی بلکه به خاطر مردمی بودنش، خاکی بودنش و اینکه دنبال نشان و افتخار نبود نیز مردم او را دوست داشتند. او و همرزمانش برای حفظ امنیت ایران و کشورهای اطراف پای در میدان جهاد در راه خدا گذاشتند و شاگردانش این راه را ادامه خواهند داد. امّا چرا این انسان را همه دوست دارند؟ و برای همه اقشار جامعه قابل احترام است؟یک فرد میتواند خوب رفتار کند و حتی در عرصه اجتماعی و نظامی نیز به مؤفقیت هایی برسد، اما اگر در مسیر حق و حقیقت نباشد سرانجام خوبی نخواهد داشت. مثالهایی از چنین افرادی در تاریخ فراوانند که کشورگشاییهای بسیار داشتهاند، اما چون مدافع حق نبوده اند و برای بازگرداندن حقوق مردم ضعیف تلاش نمی کرده اند سرانجام به بدترین شکل ممکن نابود شده اند. این افراد هرگز در میان مردم جایگاهی نداشته اند و اگر هم عده ای را در اطرافشان میدیده اند به خاطر ترس بوده و گرنه در دل از آنها نفرت داشته اند.
بنابراین، یکی از پاسخ ها به این سؤال می تواند این باشد که رفتار این مرد یزرگ مطابق با فطرت پاک انسانها است. همان فطرتی که انسان بر اساس آن آفریده شده است. این مرد مهربانِ با صلابت تربیت یافته مکتب اهل بیت (س) است و به همین دلیل همواره در مسیر حق وحق طلبی و دفاع از حقوق ستمدیدگان و ضعیفان حرکت کرد. او خود را سرباز ولایت می دانست و همواره نصایح و مشاورههای رهبر انقلاب حضرت آیت الله ای را با جان و دل پذیرفت و هیچ گاه به ایشان نه نگفت و در جبهه مقابل ایشان قرار نگرفت. این روحیه از ویژگیهای یک مسلمان واقعی است. کسی که تسلیم امر خدا باشد، از پیامبر خدا (ص) و ولی امر مسلمین جهان که جانشین امام زمان (عج) در زمین است نیز در همه احوال تبعیت میکند. به زبان ساده او یک مسلمان واقعی است، اما نه فقط با زبان، بلکه با دل و نیّت و عمل. مسلمان یعنی تسلیم، تسلیم امر خدا. اگر هر مسلمان فقط به همین مسأله دقت کرده و عمل کند، زمین مکانی زیباتر می شود. چقدر افرادی هستند که به زبان و ظاهر مسلمانند، اما وقتی پای عمل به میان می آید، زمانی که باید مطیع امر خدا و ولی امر مسلمین جهان باشند، از اطاعت کردنسرباز میزنند و بهانه میآورند. همه مفسّر میشوند، همه کارشناس و همه چیز فهم می شوند. اما چرا؟ چون نیّتشان خالص نیست، برای حق نیست، در مسیر حق نیست. آنها خودشان و موقعیتشان را
می بینند و اگر هم به آنها توصیه ای شود گوش نمی دهند و کار خودشان را می کنند. نمونه این افراد در میان مسئولین گذشته و اکنون کشور ما کم نیست. این افراد نمی دانند که گوش ندادن به توصیه های رهبر جامعه اسلامی و عمل نکردن به آن چه نتایجی به دنبال دارد. این نافرمانی ها و سرپیچی ها دشمنان ایران و اسلام را جسورتر می کند زیرا این مسئله برای آنها بدان معنا است که کشور ایران یکپارچگی لازم را ندارد و ضعیف شده است. آنها هر زمان ایران را ضعیف ببینند و یا به زبان بهتر به خاطر این نافرمانیهای مسئولین، کشور ایران ضعیف جلوه داده شود، جسورتر می شوند. به خودشان اجازه می دهند هر حرفی بزنند، هر ادعایی داشته باشند و بر سر عهد و پیمان خود هم باقی نمیمانند. امّا اگر آنها تصمیم و عملکرد جدی از ایران و مسلمانان ببینند، عقب می نشینند، خواهان مذاکره میشوند. این مسئولین نمی دانند که به خاطر تهای نادرست آنها و نافرمانی ها و خودسری هایشان در مسئله برجام چه هزینه های سنگینی بر مردم و کشورمان تحمیل شده است. اگر در بد عهدی امریکا در ارتباط با مسئله برجام، مسئولین ما نیز از آن خارج می شدند و به آنها اعتماد نمی کردند، امریکا به خودش اجازه نمیداد که تحریم های بیشتری بر ایران تحمیل کند. امریکا وقتی می بیند که در برابر بد عهدی ها و نقض برجام مسئولین ایران کاری نمی کنند و بر خلاف نظر رهبری عمل می کنند، به خودش اجازه می دهد که تعداد نیروهایش را در منطقه خاورمیانه و عراق افزایش دهد، عراق را ناامن می کند. حتی یک گام جلوتر گذاشته و فردی را ترور میکند که از شنیدن نامش واهمه داشت. بگذریم از اینکه مجلس نمایندگان عراق هم در سال 2007 تصویب کرد که امنیت عراق را نظامیان امریکایی تأمین کنند. اگر این مسئولین نافرمان نمی دانند که چرا خون حاج قاسم سلیمانی ریخته شد، باید به خودرأیی ها و خودخواهی هایشان رجوع کنند. این ترور نتیجه عملکرد بد مسئولین نافرمان به ظاهر مدرن همه جیز فهم است که درک درستی از ت ندارند. اگر می دانستید که چرا رهبری همواره تأکید داشتند که به امریکا اعتماد نکنید، نتیجه اینگونه نمی شد.
حال بعضی از افرادی که یک قدم هم همراه حاج قاسم سلیمانی برنداشتند و چه بسا خون به دلش کردند هم می آیند و درباره او صحبت می کنند و در مراسم عزای او شرکت می کنند. این کار آنها فقط برای عکس گرفتن هایشان است، کاری که نیّت خدایی نداشته باشد عاقبت خوبی ندارد. اگر دوستدار این شهید عزیز و دیگر شهدا هستید، از خوی اشرافیگری فاصله بگیرید. از ترویج فرهنگ ضداسلامی و ضد ایرانی در جامعه جلوگیری کنید. با رفتارهای نادرستتان مردم و جوانها را از اسلام دور نکنید. ساده زیست باشید تا جوان ها هم ساده زیست شوند، دلالان و ان را رها نگذارید تا مردم به شما اعتماد کنند. عاقبت آنهایی که خوی اشرافیگری داشتند را در تاریخ مرور کنید. اگر شما رفتار درستی داشته باشید، الگوی مردم می شوید.
اگر دوستدار حاج قاسم سلیمانی هستید، اینستاگرام را تحریم کنید تا غرب بداند که شما هم می دانید و میتوانید. آیا الان برایتان اثبات شد که جرا غرب فضاهایی مانند اینستاگرام را ایجاد کرده است؟ آزادی بیان و دهکده جهانی و دنیای مدرن شعار است. این فضاها برای آلوده کردن مردم از همه اقشار، جوان ها و نوجوان های مسلمان است. چگونه می توانید برای عضو شدن ایرانیان در تلگرام و اینستاگرام و استفاده از آن پولهایی را بپردازید که به جیب همان کسانی می رود که سردار حاج قاسم سلیمانی را ترور کردند. آیا باز هم نافرمانی می کنید و بدون اطاعت از امر رهبری که فرمودند قبل از ورود هر چیزی به کشور برای آن پیوست فرهنگی بنویسید و ضررها و آسیب هایش را بررسی کنید، این فضاها را بیشتر در جامعه توسعه میدهید. اگر فضایی مانند اینستاگرام که با ورود به آن عکسهای مستحجن و محرک جنسی که از بین برنده غیرت است باز هم در دسترس مردم باشد و به کارش ادامه دهد، پس خون سردار سلیمانی چه می شود؟ یکی از راههای انتقام گرفتن از کسانیکه خون این شهید عزیز را ریختند همین است. باید به هرآنچه غرب در اختیارمان گذاشته تا ریشه های اسلام را در وجودمان بخشکاند نه بگوئیم. یکی دیگر از کارها اینست که به شبکههای خودفروخته به امریکا و هم پیمانانش که از سردار حاج قاسم سلیمانی چهره ای خشن و جنگ طلب که باعث ناامنی منطقه شدند، معرفی میکنند اعتماد نکرد و پاسخ کوبنده به آنها این است که مشتری آنها نباشیم وحرفهای دروغشان را نپذیریم. آری پاسخ کوبنده نشان دهنده قدرت ایرانیان است و این پاسخ نباید فقط با زبان باشد بلکه عمل می خواهد. اگر می خواهیم از شهدا دفاع کنیم باید اینگونه رفتار کنیم و گرنه همه کارها دنیایی و برای خود است و در مسیر حق و حق طلبی نیست.
درباره این سایت